برای تصمیمگیری دربارهٔ سرمایهگذاری، اغلب کسبوکارها از روش بودجهبندی سرمایه استفاده مینمایند. برای ارزیابی منافع مالی پروژههای گوناگون، روشهای متعددی وجود دارند که در میان آنها، روشهای ارزش خالص فعلی (در یک مقاله جدا به طور مفصل به آن اشاره شده است) و نرخ بازده داخلی رتبهٔ بالایی دارند. برای هر دو روش ذکر شده در فوق، معایب و مزایای خاصی وجود دارد. در ادامه این مقاله از وبلاگ وانیکس قصد داریم به تعریف internal rate of return پرداخته و کاربردها و موارد مرتبط به آن را بیان نماییم. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که همیشه به دنبال مطمئنترین راه برای سرمایهگذاری هستید، به شما پیشنهاد میکنیم هرگز این مقاله را از دست ندهید. در ادامه همراه ما باشید.
تعریف نرخ بازده داخلی
به نرخ بازده داخلی (internal rate of return) به اصطلاح (IRR) نیز گفته میشود. این نرخ در علوم مالی، یک معیار بسیار مهم برای سنجیدن جنبههای ارزشگذاری و بررسی نمودن کیفیت مالی پروژه، یا هر سرمایهگذاری که جریانات نقدی منظم دارد به شمار میرود. در مقاله مرتبط به NPV اشاره کرده بودیم که در آن ارزش به روز شده جریانات نقدی برحسب نرخ تنزیل مشخص، هدف قرار میگیرد که اغلب نرخ عرف سرمایهگذاری است. در IRR ارزش جریانات نقدی ورودی و خروجی برابر هم قرار میگیرند. بهعبارتدیگر میتوان گفت NPV پروژه در internal rate of return، برابر صفر میشود. یک تعبیر دیگر برای IRR این است، استخراج نرخ بازدهی قابلانتظار از پروژه، توسط آن انجام میشود. این نرخ را میتوان بهعنوان یک نرخ سرمایهگذاری مؤثر در نظر داشت. ینی internal rate of return در سرمایهگذاری مدنظر همان نرخ مؤثر است که برای سرمایهگذاران امکان تصمیمگیری و مقایسه فرصتهای موجود برای سرمایهگذاری را فراهم مینماید. یکی از نکاتی که باید در این نرخ توجه داشت این است که باید طول دورههای جریانات نقدی باهم مساوی باشند. بهعنوان نمونه هر سال یکبار یا شش ماه و یا هر سه ماه یکبار، یک جریان نقدی داریم.
بهعنوان نمونه، فرض کنید که یک پروژه ساختوساز وجود دارد که سازنده طبق شرایط موجود اعلام کرده است که شما باید ۱ میلیارد در سال مبدأ، ۲ میلیارد در سال اول و ۱ میلیارد نیز در سال دوم پرداخت نمایید. همچنین طبق محاسبات و پیشبینیها، برآورد شده است که شما از طریق فروش این ملک در سال چهارم حدود ۱۰ میلیارد به دست میآورید. از سوی دیگر، برای یک مدت ۴ ساله شما یک فرصت سرمایهگذاری ۲۰ درصدی در اختیار دارید. از بین گزینههای موجود، شاید انتخاب به نظرتان سخت بیاید، در این صورت برای یک تصمیم صحیح شما به سراغ محاسبه internal rate of return پروژه میروید.
نرخ بازده داخلی در مقایسه با ارزش خالص فعلی
بسیاری از افراد بر این باورند که IRR تفاوت چندانی با ارزش خاص فعلی ندارد و هر دو این اصطلاحات به یک معنا هستند؛ درست است که هر دو روش درباره بودجهبندی سرمایه و سرمایهگذاری، اطلاعات مفیدی را ارائه میدهند؛ اما بااینحال نتایج بهدستآمده از هر کدام، در موارد مختلفی به کار گرفته میشوند. پس با وجود شباهتهای ظاهری، این دو واژه داری تفاوتهای باهم هستند. در این بخش برای درک بیشتر شما برخی از این تفاوتها را لیست کردهایم.
برخی از این تفاوتها عبارتاند از:
- نحوه نمایش
نمایش ارزش خالص فعلی با استفاده از میزان واحد پولی است. آن مقدار پولی که باید پروژه طی زمان معین به دست آورد از نتایج این روش حاصل میشود؛ اما IRR با استفاده از درصدها نمایش داده میشود. در یک دوره زمانی معین، بازده کلی یک پروژه هر چقدر باشد، با استفاده از این نرخ معین میشود.
- هدف
محاسبهی مازاد فعلی، هدف نهایی ارزش خالص فعلی است؛ درحالیکه هدف internal rate of return محاسبه کردن میزان تعادل گردش پول در پروژه مدنظر است.
- تصمیمگیری
ارزش خالص فعلی بهطورکلی، برای سرمایهگذاران یک ابزاری مفید است، چون هنگام محاسبه آن خیلی از عوامل دخیل در پروژه مدنظر قرار داده میشود، درحالیکه نرخ بازده داخلی بهعنوان یک ابزار مفید توسط سرمایهگذاران، زیاد مدنظر گرفته نمیشود، چون این نرخ در محاسبه اطلاعات بسیار کمی استفاده میشود؛
- پروژههای پیچیده
برای آن دسته از پروژههایی که پیچیدگیهای مانند چندین منبع وجه نقد و مواردی از این قبیل دارند، ارزش خالص فعلی مفید واقع میشود؛ این در حالی است که نرخ بازده داخلی، توسط سرمایهگذاران برای پروژههای ساده با یک منبع درآمد به کار گرفته میشود.
- نرخ تنزیل
نرخ تنزیل در محاسبات ارزش خالص فعلی استفاده میشود که ممکن است، مقدار محاسبات حاصل از آن زیاد مطمئن نباشد. به جای نرخ تنزیل در نرخ بازده داخلی، از میزان ارزش نقدی حقیقی استفاده میکنند که منجر به ارائهی اطلاعات مطمئن میشود.
نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی
حال که با این نرخ بهطورکلی آشنا شدید، در ادامه میخواهیم چگونگی محاسبه internal rate of return را بیان کنیم:
با استفاده از فرمولهای زیر IRR محاسبه میشود:
۰ = NPV =ᵀCₜ _ C₀∑۱ + IRRᵗᵗ⁼¹Cₜ = ورودی خالص نقدینگی در طول دورهی زمانی (t)
t = دورهٔ زمانی
C₀ = سرمایهٔ اولیه
IRR = نرخ بازده داخلی
مراحل محاسبه هم عبارتاند از:
- تعیین کردن میزان سرمایه اولیه
آغاز کار با تعین کردن آن مقدار پولی است که میخواهیم در پروژه سرمایهگذاری کنیم. این مقدار پول در معادله جای C₀ قرار میگیرد.
- مشخص کردن میزان ورودی خالص نقدینگی مدنظر
در این قسمت مشخص میشود که انتظار شما از میزان سرمایه بهدستآمده از پروژه چقدر است، یعنی چقدر میخواهید سود کنید. Cₜ در معادله، جای این عدد است.
- تصمیم دربارهٔ دورهٔ زمانی
در این قسمت فرد تصمیم میگیرد که طی چه دوره زمانی میخواهد بازده سرمایهگذاری خود را ببیند. این بازه میتواند چندین سال یا چندین ماه باشد. این مدتزمان، در معامله جایگزین t میشود. علامت ∑ نیز تعداد دفعات تکرار دورهی زمانی را نشان میدهد. شما باید برای یک محاسبه دقیق، تمام اطلاعات را بهطور کامل وارد کنید.
- تنظیم ارزش خالص فعلی یا NPV روی صفر
این کار برای ایجاد تعادل در معادله، انجام میشود.
- جایگذاریکردن اطلاعات فرمول
فرمول نوشته شده در فوق را با استفاده از اعداد مناسب پر کنید. تنها حرفی که در معادله بدون عدد باقی خواهد ماند، IRR است.
- استفاده از نرمافزار برای حل معادله
فرمول محاسبه internal rate of return بسیار پیچیدهتر از فرمول محاسبه ارزش خالص فعلی است، درنتیجه نحوه محاسبات آن نیز دارای پیچیدگیهای زیادی است. حل این فرمول فقط با آزمونوخطا و یا نرمافزارهای که برای محاسبه این نرخ تولید شدهاند انجامشدنی بوده و نمیتوان آن را با تحلیل و تجزیه حل نمود.
بنابراین، پیشنهاد مشاوران مجموعه وانیکس به شما این است که به مدیر ارشد مالی یا حسابدار داخلیتان برای کمک گرفتن در محاسبهی IRR مراجعه کنید.
چگونگی استفاده شرکتها از نرخ بازده داخلی
حال که نحوه محاسبه IRR را متوجه شدید، در این بخش میخواهیم ذکر کنیم که شرکتها از این نرخ چه استفادههایی میکنند، اصلاً کاربرد آن برای شرکتها و مؤسسات چیست؟
برای ارزیابی سرمایهگذاریها، شرکتها اغلب از هر دو فاکتور یعنی ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی استفاده مینمایند. در مورد بازگشت سرمایهٔ مورد انتظار، ارزش خالص فعلی، اطلاعات زیادتری را ارائه میدهد، اما معمولاً برای گزارش دهی به افرادی که تخصصی در مسائل مالی ندارند، تحلیل گران اقتصادی از internal rate of return استفاده میکنند، چراکه این نرخ قابلدرکتر بوده و فهم آن برای عموم آسانتر است.
برای مثال اگر پروژهای در دست داشته باشیم که IRR آن ۱۴ درصد و نرخ مانع آن ۱۰ درصد باشد، مخاطبان اینگونه میاندیشند که در این پروژه ۴ درصد بیشتر بازگشت سرمایه وجود دارد، پس آنها به موفقیت دست پیداکردهاند. درحالیکه اگر بگویید که در این پروژه ارزش خالص فعلی ۲ میلیون دلار است، مخاطبان از شما خواهد پرسید که منظور از این ارزش چیست و شما در جواب توضیح میدهید که این ارزش در پروژه همان ارزش فعلی جریان نقدی آینده است که سرمایهگذاری اولیه را با احتساب ۱۰ درصد نرخ مانع به دو میلیون دلار میرساند.
در این مورد، تنها نکتهٔ منفی این است که مفهوم نرخ بازده داخلی از ارزش خالص فعلی، رساتر است. مقدار دقیق درآمد حاصل، از طریق IRR مشخص نمیشود. برای نمونه اگر فرض کنید برای این نرخ مقدار ۲۰ درصد را به دست آوردهاید، این مقدار در مورد پولی که به آن دستیافتهاید، هیچ اطلاعاتی را در اختیار شما قرار نمیدهد.
برخی از اشتباهات افراد در هنگام محاسبهٔ نرخ بازده داخلی
در انتهای مباحثمان میخواهیم شما را با برخی از اشتباهاتی که افراد در بهکارگیری نرخ بازده داخلی مرتکب میشوند آشنا نماییم تا با آشنایی از آنها شما آنان را تکرار نکنید. یکی از اشتباهات بزرگ، استفاده انحصاری از IRR است. پیشنهاد مشاوران مالی در این زمینه این است که برای تحلیل کردن پروژههای گوناگون، بهتر است علاوه بر این نرخ، از موارد دیگری مثل ارزش خالص فعلی یا بازپرداخت استفاده نمود.
به کارگیری internal rate of return به تنهایی و بدون مدنظر قرار دادن روشهای دیگر، موجب میشود که فرد نتواند در مورد نحوه سرمایهگذاری، تصمیم صحیحی را بگیرد. این مسئله هنگام مقایسه پروژههای مختلف که مدتزمان متفاوتی دارند، بیشتر از زمانهای دیگر به چشم میخورد.
بهعنوان نمونه فرض نمایید که دو پروژه در پیش رو دارید؛ یکی از پروژهها، یکساله بوده با ۲۰ درصدی و پروژهی دیگری با مدتزمان دهساله و IRR ۱۳ درصد. در این مثال اگر مبنای تصمیمگیری خود را internal rate of return قرار بدهید، شاید آن پروژهای که نرخ بازده داخلی آن، ۲۰ درصد است توجه شما را به خود جلب کند؛ اما باید توجه کنید که این انتخاب و تصمیمگیری، صحیح نیست. با موردتوجه قرار دادن این نکته که در شرکت شما، نرخ مانع در این مدتزمان، ۱۰ درصد است، بهتر است که برای مدتزمان دهساله نرخ بازده شما برابر ۱۳ درصد باشد نه ۲۰ درصد برای پروژه یکساله.
ضمناً باید این نکته را راهم مدنظر قرار دهید که چطور ارزش زمانی پول توسط internal rate of return به حساب میآید. در IRR فرض بر این است که آن مقدار جریان نقدی آینده که از یک پروژه بهدستآمده، دوباره در internal rate of return سرمایهگذاری میشود نه در هزینهی سرمایهی شرکت؛ بنابراین، این نرخ بهاندازهی ارزش خالص فعلی به این دو فاکتور، هزینهی سرمایه و ارزش زمانی پول وابسته نیست.
یک نوع از نرخ بازده که به نرخ بازده داخلی اصلاح شده (MIRR) شهرت دارد، در هزینه سرمایهگذاری شرکت، جریان نقدی مثبت را بهعنوان سرمایهگذاری مجدد در نظر میگیرد. این کار باعث منعکس شدن بهتر هزینه و سودآوری یک پروژه میشود. در آخر پیشنهادی که به شما داریم این است که در کنار internal rate of return از ارزش خالص فعلی نیز استفاده نمایید تا از سرمایهگذاری و بازگشت سرمایهی شرکت، یک تصویر کلی و دقیق به دست آورید.
سخن پایانی با وانیکس
در این مقاله از وبلاگ وانیکس سعی کردیم شما را با یک مفهوم مهم در سرمایهگذاریها آشنا نماییم؛ ضمن ارائه تعریف کلی از نرخ بازده داخلی یا IRR، ما کاربردهای آن، فرمول و نحوه محاسبه آن را نیز موردبحث قرار دادیم، همچنین دراینبین برای جلوگیری از هر اشتباهی، برخی از اشتباهات رایج این حیطه را نیز بیان کردیم. امیدواریم خواندن این مقاله برایتان مفید واقع شده باشد. تلاش تیم شرکت وانیکس این است که محتواهای متناسب با نیاز و مطابق با روشهای جدید سرمایهگذاری در اختیار شما قرار دهد. شما میتوانید سؤالات مرتبط به مسائل اقتصادی خود را از مشاوران شرکت ما جویا باشید. مجموعه وانیکس در همه اوقات آماده خدمترسانی به شما عزیزان است.