نظریه آشوب و کاربردهای آن در بازارهای مالی، روان‌شناسی و مدیریت  

نظریه آشوب

در سال‌های اخیر، این نظریه در محافل علمی، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده و به عنوان یک نظریه زنده، به طور مداوم تکامل می‌یابد. اهمیت این نظریه به قدری است که در سال ۲۰۲۰، جایزه نوبل به فیزیک‌دانانی تعلق گرفت که کارهایشان کاملاً مرتبط با نظریه آشوب بود. اکنون شاید سؤالی که در ذهنتان پیش آمده این است که این نظریه چه کاربردی در اقتصاد و بازارهای مالی دارد؟ در پاسخ این پرسش باید بگوییم، همان‌طور که می‌دانید در بازارهای مالی، تغییر قیمت از جمله متغیرهای مهم به شمار می‌رود که می‌تواند در اقتصاد کشورها و مدیریت و تخمین ریسک‌های مالی، تأثیر به سزایی داشته باشد؛ بنابراین همیشه اقتصاددانان و پژوهشگران مالی، شناخت ساختار قیمت کالاها را مورد توجه خود قرار می‌دهند. بعد از این که ساختار قیمت‌ها را مورد بررسی قرار دادند، در برنامه‌های بعدی خود، رفتار بازارهای مالی را پیش‌بینی می‌نمایند. از همین رو در این مقاله از وبلاگ وانیکس، سعی در شکافتن اصل آشوب و کاربردهای آن در بازارهای مالی، روان‌شناسی و مدیریت داریم؛ پس اگر با خواندن این مقدمه، این نظریه و کاربردهای آن برایتان جالب آمد از شما دعوت می‌کنیم تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.

 

 

نظریه آشوب چیست؟

درست است که در بخش بالا یک تعریف جامع از نظریه آشوب را بیان کردیم، اما این نظریه خیلی گسترده‌تر از این تعاریف است؛ بنابراین در ابتدای مقاله می‌خواهیم نظریه آشوب را جزئی‌تر تعریف کنیم. به طور سنتی واژه آشوب یا همان Chaos، به‌عنوان هرج‌ومرج و عدم وجود ساختار یا نظمی تعریف می‌شود. اما تعاریف جدید ارائه شده از این واژه نشان‌دهنده این است که بی‌نظمی موجود امکان دارد صرفاً یک پیچیدگی سطح بالا باشد که این پیچیدگی نیز نشئت‌گرفته از فرایندهای قطعی است. آشوب توسط هلیز در سال ۱۹۹۰ این‌گونه تعریف شد: آشوب و بی‌نظمی نوعی نظم در بی‌نظمی است؛ چون نمی‌توان نتایج آن را پیش‌بینی کرد نامنظم است؛ چون دارای یک نوع قطعیت منظم است. آدامز نیز این اصطلاح را این‌گونه بیان نمود: زندگی زاده هرج‌ومرج است، در حالیکه عادت زاده نظم است.

نظریه آشوب چیست؟

رفتار سامانه‌های آشوبناک، توسط نظریه آشوب بررسی می‌شود. این نظریه دارای اصول و قواعدی است که تا اواسط دهه ۸۰، اغلب آنها شناخته شده بودند. بر اساس نظریه گفته شده، اجزای سازمان‌ها و پدیده‌هایی که ما در اطراف خود مشاهده می‌نماییم، باهم در حال برهم‌کنش نامنظم هستند و توزیع انرژی در آنها به صورت کاتوره‌ای است.

چند نمونه از این پدیده‌های آشوبناک را در زیر برایتان آورده‌ایم:

  • آب‌وهوا
  • زیست‌بوم‌ها
  • گاز درون یک محفظه
  • سازمان‌ها
  • جوامع شهری

اگرچه به ظاهر، این سازمان‌ها به‌هم ریخته به نظر می‌آیند، اما با بهره‌گیری از برخی دانش‌ها، مانند فیزیک و ریاضی، می‌توان در آنها الگوهای رفتاری را شناسایی کرده و در میان این‌همه بی‌نظمی ظاهری، به نظم دست یافت. در نهایت نظریه آشوب، در دهه ۹۰ میلادی تکامل یافت و به نظریه جامع‌تر به نام نظریه ” پیچیدگی ” تبدیل شد.

 

 

تاریخچه نظریه آشوب

هنری پوانکاره، ریاضیدان اواخر قرن نوزدهم، یکی از اولین کسانی بود که درباره رفتار سامانه‌های آشوبناک صحبت کرد، او یک ریاضیدانی بود که درباره توپولوژی و دینامیک سامانه‌ها، خیلی مطالعه می‌کرد. بیانات پوانکاره درباره این سامانه‌ها این‌گونه بود: به نظر می‌رسد که در این مجموعه‌ها، یک تغییر جزئی پیامد‌های بزرگ در کل مجموعه را به دنبال می‌آورد. خطایی جزئی انجام گرفته در یک جزء، در آینده خطای بزرگی ایجاد می‌کند. غیرممکن است که بتوان رفتار مجموعه را پیش‌بینی کرد. پس از مرگ پوانکاره متأسفانه، تا مدت‌ها تحقیق و مطالعه درباره سامانه‌های آشوبناک متوقف شد، تا اینکه دوباره توجه برخی از دانشمندان در اوایل دهه ۶۰ میلادی، به این سامانه‌ها جلب شد. یکی از این دانشمندان، ادوارد لورنز بود. لورنز هواشناس مؤسسه تحقیقات و فناوری ماساچوست بود که کار وی تحقیقات روی مدل‌های محاسباتی رفتار جو بود. یکی از مهم‌ترین و مشهورترین اصول نظریه آشوب توسط او در حین کارش کشف شد، اصلی که به «اثر پروانه» شهرت داشت. این اثر پروانه، همان جمله آغازین این متن را بیان می‌کند که پرواز یک پروانه می‌تواند در منطقه‌ای موجب بادهای شدید شود. این تعریف به خوبی تأثیر عوامل کوچک در تغییرات بزرگ را بیان می‌نماید.

تاریخچه نظریه آشوب

اگر بخواهیم این مسئله را علمی‌تر بیان کنیم، می‌گوییم، اثر پروانه‌ای تأثیرات عوامل جزئی بر رفتار کل سامانه را بیان می‌کند. آنچه که در ابتدای ناهنجاری یا تغییر، به نظر جزئی می‌آید، قادر است در آینده و بلندمدت رفتار کل سامانه را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، این مسئله نیز توسط اثر پروانه‌ای روشن می‌شود که به وجود آمدن اختلال‌های تصادفی در یک مجموعه، می‌تواند نتیجه نوسانات جزئی سامانه باشد، نه صرفاً عوامل بیرونی. میچل فایگنباوم فیزیکدان نظری که در آزمایشگاه ملی لوس آلاموس شاغل بود، یکی دیگر از پیشگامان این نظریه است. سال‌های زیادی از عمر وی صرف مطالعه نظریه آشوب و یافتن مدل‌های ریاضی برای توصیف رفتار سامانه‌ها شده است. دانشمندان در علوم مختلف، در دهه ۷۰ میلادی روی این نظریه مطالعه می‌کردند، اما در آن دوره، جامعه علمی روی چندان خوشی به این مطالعات نشان نمی‌داد؛ به‌طوریکه برخی از مؤسسات علمی و دانشگاه‌ها از بررسی این نظریه، عمداً اجتناب می‌کردند، چراکه درباره کاربردهای آن، زیاد مطمئن نبودند.

 

 

کاربردهای نظریه آشوب

حال که با تعریف و تاریخچه پیدایش این نظریه آشنا شدید، شاید برایتان سؤال باشد الان کاربرد این نظریه چیست؟ از این نظریه در کجاها استفاده می‌کنند؟ و سؤالاتی از این قبیل، در بخش‌های بعدی مقاله قصد داریم پاسخ این پرسش‌ها را بررسی نماییم؛ پس همچنان با ما همراه باشید.

همان‌طور که در کتاب «آشوب؛ ساختن علم جدید» تألیف جیمز گلیک، آمده است، این نظریه، علم جامع سامانه‌ها است. ازاین‌رو توسط بسیاری از رشته‌های علمی، از دستاوردهای این نظریه، برای توصیف سامانه‌های پیچیده‌ای که اغلب با آنها سروکار داریم، استفاده می‌کنند؛ از جمله این رشته‌ها عبارت‌اند از:

  • فیزیک
  • زیست‌شناسی
  • شیمی
  • زمین‌شناسی
  • هواشناسی
  • اقتصاد
  • جامعه‌شناسی

حال بیایید به کاربردهای این نظریه در سه حوزه پر طرف‌دار، بازارهای مالی، روان‌شناسی و مدیریت، نگاهی مختصر بیندازیم.

۱-    کاربرد نظریه آشوب در بازارهای مالی

توضیح رفتار بازارهای مالی، مانند بورس، یکی از کاربردهای این نظریه است. بورس و سایر بازارهای مشابه، جزو سامانه‌های پیچیده‌ای بوده و رفتارهای آشوبناک دارند.

همه تکنیک‌های به کار رفته در تحلیل بازار به نوعی جزئی از مدل‌های ریاضی و یافته‌های به دست رسیده از نظریه آشوب هستند. این نظریه بیان می‌کند که همه تحلیل‌های بازار، فقط تا حدی درست بوده و نمی‌توانند ۱۰۰درصد صحیح باشند؛ زیرا امکان ندارد که همه مؤلفه‌ها و متغیرهای بازار را بتوان پیش‌بینی نمود.

کاربردهای نظریه آشوب

همان گونه که اثر پروانه‌ای لورنز نشان داده، در برابر تغییرات جزئی، سامانه‌های آشوبناک آسیب‌پذیرند؛ یعنی با اعمال تغییری جزئی، می‌توان تعادل کل سازمان را بر هم زد. بر مبنای همین اثر، بازارهای مالی نیز ممکن است دچار فروریزش یا حباب شوند. به عنوان نمونه، در یکی از سهم‌ها، یک تغییر مثبت و هرچند کوچک می‌تواند به تغییرات مثبت پی‌درپی در تمام سهم‌ها منجر شده و در نتیجه باعث رشد شاخص شود.

برعکس این قضیه نیز زمانی اتفاق می‌افتد که با ریزش یک سهام، موجی از ریزش‌های پی‌درپی ایجاد می‌شود. همچنین طبق نظریه آشوب نشان داده شده است که بازارهای مالی علاوه بر تأثیرات جزئی که از عوامل خود سامانه می‌گیرند، از عوامل برون‌سازمانی مثل بحران‌های زیست‌محیطی، وقایع سیاسی و بلایای طبیعی نیز تأثیر می‌پذیرند.

درباره کاربرد مفید این نظریه در بازارهای مالی، بین تحلیلگران بازار اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی از آنها اعتقاد دارند که برای بهبود عملکرد سهام‌داران، استفاده از اصول این نظریه ضروری است. اما گروهی نیز در مورد کاربردها و مزیت‌های این نظریه چندان مطمئن نیستند. قدرت پردازش رایانه‌ها، یکی از عوامل مهم در تعیین میزان کاربردی بودن این نظریه در بازارهای مالی و بورس است.

 تنها با رایانه‌ها می‌توان تحلیل متغیرهای آشوبناک را انجام داد و اگر رایانه‌های معمولی روزی چنان قدرتمند شوند که دست کم بتوانند تمام یا تعداد زیادی از متغیرها را تحلیل کنند، بی شک پیش‌بینی‌های رفتار بازار بورس و سایر بازارها نیز با خطای کمتر و دقت بیشتری انجام خواهد شد.

۲-    کاربرد نظریه آشوب در روان‌شناسی و جامعه‌شناسی

اغلب برای توصیف کردن پدیده‌های طبیعی یا ساخته دست انسان، نظریه آشوب را به کار می‌برند؛ اما اخیراً مطالعات و تبادل نظراتی توسط دانشمندان حوزه روان‌شناسی انجام شده که درباره کاربردهای این نظریه برای بهبود نظریات این رشته مطالبی بیان شده است. به گفته ری فورچوناتو: برای شناختن و درک درست رفتارهای انسانی، نظریه آشوب، چارچوبی را در اختیار ما قرار می‌دهد.

اغلب، رفتار انسان‌ها توسط نظریه‌های یونگی، فرویدی و رفتارگرایان، خطی بررسی می‌شود و این در شرایطی است که مغز انسان یک سامانه‌ای پیچیده و غیرخطی است؛ بنابراین از نظر نویسنده، دید طرفداران آدلر به انسان به دلیل غیرخطی بودن‌، قابل دفاع‌تر است.

در روان‌شناسی، کاربرد این نظریه هنوز فراگیر نشده، ولی با ظرفیت‌هایی که این نظریه دارد، خیلی سریع در این رشته نیز به کار خواهد رفت. با کمک گرفتن از مدل‌ها و روابط موجود در این نظریه و تعریفی که از مؤلفه‌های روان‌شناختی ارائه می‌کند، می‌توان از دلایل رفتارهای مختلف انسان، توصیف‌های دقیق‌تری ارائه کرد.

برای مطالعه رفتارهای جمعی انسان، دقیقاً این نظریه به همین شکل در جامعه‌شناسی به کار می‌رود.

۳-    نظریه آشوب در مدیریت

ممکن است در رفتار مدیریتی و سازمانی، نظریه آشوب کمی عجیب به نظر برسد، چون اغلب افراد، مدیریت را با کلماتی مثل کنترل و برقراری نظم، به یاد می‌آورند. اما از دهه ۸۰، این نظریه در مدیریت نیز مطرح شده است. اولین کسی که به کاربرد این نظریه در مدیریت سازمان‌ها اشاره کرد، تام پیترز نویسنده کتاب Thriving in Chaos بود. او اینگونه نوشته است: برای سازگاری با تغییرات محیطی و فناوری، مدیران باید خود را آماده کنند.

 تأکید این نظریه در مدیریت، بر این واقعیت است که رفتار کارکنان در یک کسب‌وکار یا سازمان می‌تواند تبدیل به یک سیستم پیچیده شود، سیستمی که در آن یک اختلال در کوچک‌ترین قسمت می‌تواند به اختلالات یا دگرگونی‌های عظیم در تمام بدنه سازمان، منجر شود. براساس اصول این نظریه، می‌توان در محاسبات مدیریت و ریسک سازمان، رویدادهای تصادفی را گنجاند و در نتیجه در برابر حوادث تصادفی که ممکن است کل مجموعه را مختل کند، سازمان را آماده کرد.

با این حال، متقاعد کردن مدیران سازمان برای استفاده از این نظریه کار ساده‌ای نیست؛ زیرا در مدل‌های ذهنی که اغلب افراد دارند، مدیریت، مساوی با کنترل و نظم در نظر گرفته می‌شود، معمولاً با این تفکر، گنجاندن هرج‌ومرج در محاسبات و تصمیم‌گیری‌ها عجیب به نظر می‌آید.

 

 

اعتقاد پیترز بر این است که ساختارهای خشک و هرمی سازمانی، برای انطباق با شرایط هرج‌ومرج، توانایی سازمان را گاه‌وبیگاه کاهش می‌دهد؛ بنابراین، پیشنهاد او این است که مشاغل و سازمان‌ها باید برای شرایط آشفته‌ای که تعادل سیستم را به هم می‌زند، خود را آماده کنند.

شناسایی اولین کاربردهای عملی نظریه آشوب در مدیریت، به اواخر دهه ۸۰ بر می‌گردد. یعنی درست هنگامی که تیم‌های انعطاف‌پذیر تشکیل شد. این تیم‌ها، بسته به موقعیت خویش، می‌توانند نقش اعضای تیم را باز تعریف کنند تا در کمترین زمان ممکن، توان این را داشته باشند که خود را با تغییرات بازار وفق دهند. در سازمان‌ها به‌تدریج، مدیرانی که بر صندلی‌های نرم مدیریتی تکیه داده بودند، دریغ از انجام فعالیتی، جای خود را به مدیران منعطفی دادند که قادر بودند سازمان را در یک دریای پرتلاطم، رهبری کنند.

سخن پایانی با وانیکس

امروزه در رشته‌ها و گرایش‌های مختلف، تئوری آشوب نفوذ بسیاری پیدا کرده است. به‌گونه‌ای که در عصر حاضر، دیگر کمتر علم یا سازمانی پیدا می‌شود که در آن رگه‌هایی از آشوب وجود نداشته باشد. موقعیت اکنون جهان، معلول از عوامل گذشته بوده و زمان حال نیز، علتی برای وقایع آینده است. نظم در بی‌نظمی، منطق دنیای جدید ماست و این همان منطقی است که به تفسیر پیچیدگی‏های دنیای ما پرداخته و رویای فردا را ممکن می‏سازد.

امیدواریم از خواندن این مقاله از وانیکس لذت برده باشید. سعی تیم محتوای مجموعه ما بر این است که شما را با مفاهیم اقتصادی آشنا سازند. شما می‌توانید در صورت هر سؤال و ابهامی در زمینه‌های تجاری و اقتصادی با مشاوران ما تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک های مفید:

واردات از چینواردات تجهیزات پزشکی از چینخرید از علی باباخرید از چینواردات از چین علی بابا واردات قطعات خودروواردات لوازم جانبی موبایلواردات لوازم جانبی موبایل از دبیواردات قطعات کامپیوتر