ما در این مقاله نگاهی به نظریه فرضیه بازار کارا میاندازیم؛ اینکه این نظریه برای معاملهگران به چه معناست و اینکه آیا واقعاً در برابر انتقادها مقاومت میکند یا خیر.
فهرست مطالب فرضیه بازار کارا:
- فرضیه بازار کارا چیست؟
- دستهبندیهای فرضیه بازار کارا
- ناهنجاریهای فرضیه بازار کارا
- نقدهای واردشده بر فرضیه بازار کارا
- پیامدهای فرضیه بازار کارا
- سخن پایانی
- سوالات متداول
فرضیه بازار کارا چیست؟
فرضیه بازار کارا توسط فرانسیس یوجین فاما، اقتصاددان آمریکایی در بین سالهای اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی ارائه شد. فرضیه فرضیه کارآمد یا بازار کارا (EMH) بیان میکند که قیمت سهام، نشاندهنده تمام اطلاعات مرتبط است.
چنین اطلاعاتی به صورت جهانی به اشتراک گذاشته میشود و کسب بازدهی بالاتر از میانگین را برای سرمایهگذاران غیرممکن میسازد. مفروضات این نظریه به شدت توسط اقتصاددانان رفتاری یا دیگرانی که به ناکارآمدی ذاتی بازار اعتقاد دارند مورد انتقاد قرار میگیرد. فرضیه بازار کارا بیان میکند که بازار را نمیتوان شکست داد؛ زیرا تمام اطلاعات مهم را در قیمتهای فعلی سهام گنجانده است. بنابراین سهام با منصفانهترین ارزش معامله میشود.
دسته بندی های فرضیه بازار کارا؟
اگرچه فرضیه بازار کارآمد نظریه بازار را به طور کلی کارآمد میکند؛ اما این نظریه در سه نسخه مختلف ارائه میشود: ضعیف، نیمهقوی و قوی.
فرم ضعیف
این شکل نشان میدهد که قیمت سهام امروزی منعکسکننده تمام دادههای قیمتهای گذشته است و هیچ شکلی از تحلیل تکنیکال نمیتواند به سرمایهگذاران کمک کند. طرفداران فرضیه بازار کارای شکل ضعیف معتقدند که اگر از تحلیل بنیادی استفاده شود، میتوان سهام کمارزششده و بیشارزششده را تعیین کرد و سرمایهگذاران میتوانند درباره صورتهای مالی شرکتها تحقیق کنند تا شانس خود را برای کسب سود بالاتر از میانگین بازار افزایش دهند.
فرم نیمه قوی
این فرم نشان میدهد که از آنجایی که اطلاعات عمومی، بخشی از قیمت فعلی سهام است، سرمایهگذاران نمیتوانند از تحلیل تکنیکال یا بنیادی استفاده کنند؛ اگرچه اطلاعاتی که در دسترس عموم نیست، میتواند به سرمایهگذاران کمک کند.
کسانی که این نسخه از این نظریه را پذیرفتهاند معتقدند که تنها اطلاعاتی که به راحتی در دسترس عموم نیست میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا بازدهی خود را به سطح عملکردی بالاتر از سطح عمومی بازار افزایش دهند.
فرم قوی
این نسخه بیان میکند که تمام اطلاعات اعم از عمومی و غیر عمومی، به طور کامل در قیمتهای فعلی سهام لحاظ میشود و هیچ نوع اطلاعاتی نمیتواند به سرمایهگذار در بازار مزیتی بدهد. طرفداران این درجه از نظریه پیشنهاد میکنند که سرمایهگذاران نمیتوانند بدون توجه به اطلاعات بازیابیشده یا تحقیقات انجام شده، بازدهی بیش از بازدهی معمولی بازار داشته باشند.
ناهنجاری های فرضیه بازار کارا
ناهنجاریهایی وجود دارد که تئوری بازار کارا نمیتواند آنها را توضیح دهد و حتی ممکن است با این نظریه کاملاً در تناقض باشد؛ برای مثال، نسبت قیمت/درآمد (P/E) نشان میدهد که شرکتهایی که با ضریب قیمت/درآمد کمتر معامله میکنند، اغلب مسئول تولید بازده بالاتر هستند.
اثر شرکت نادیده گرفته شده نشان میدهد که شرکتهایی که به طور گسترده توسط تحلیلگران بازار پوشش داده نمی شوند، گاهی اوقات در رابطه با ارزش واقعی خود قیمتگذاری نادرستی دارند و به سرمایهگذاران فرصت انتخاب سهام با پتانسیل پنهان را می دهند. اثر ژانویه شواهد تاریخی را نشان میدهد که قیمتهای سهام؛ بهویژه سهامهای دارای سقف کوچکتر – در ژانویه افزایشی را تجربه میکنند.
اگرچه فرضیه بازار کارآمد یکی از ستونهای مهم تئوریهای مالی مدرن است و از پشتوانه بزرگی، عمدتاً در جامعه دانشگاهی برخوردار است، اما تعداد زیادی منتقد نیز دارد. این تئوری بحثبرانگیز است و سرمایهگذاران به تلاش برای بهتر شدن از میانگین بازار با انتخاب سهام خود ادامه میدهند.
نقدهای واردشده بر فرضیه بازار کارا
وجود حباب های بازار
یکی از بزرگترین دلایل انتقاد از فرضیه بازار کار، حباب های بازار است؛ با استناد بر این انتقاد اگر چنین فرضیاتی درست بود، امکان حباب و حوادث سقوط مانند سقوط بازار سهام وجود نداشت.
پیروزی در برابر بازار
برخی از سرمایهگذاران، مانند وارن بافت، به طور مداوم در برابر بازار پیروز شدند. او بیش از 50 سال از طریق استراتژی سرمایهگذاری ارزشی خود بهطور مداوم، سود بالاتر از میانگین را از بازار بهدست آورده بود. از سوی دیگر، برخی از اقتصاددانان رفتاری نیز نظریه فرضیه بازار کارآمد را به شدت مورد انتقاد قرار میدهند زیرا معتقدند عملکردهای گذشته به پیشبینی قیمتهای آینده کمک میکند.
پیامدهای فرضیه بازار کارا
نظریههای اقتصادی مالی پیامدهای زیادی برای جامعه دارند. اغلب، نظریههای مختلف برای گروههای مختلف سود میبرند و برای جامعه هزینه دارد. فرضیه بازار کارآمد پیامدهای سیاسی مهمی با پایبندی به تفکر اقتصادی لیبرال دارد.
فرضیه بازار کارآمد نشان میدهد که نیازی به دخالت دولتی در بازار نیست زیرا قیمت سهام همیشه با ارزش بازار «عادلانه» معامله میشود. این فرضیه به عنوان مدرکی توسط محققان قانون تجارت و کارآفرینی میشیگان برای پیشبرد مفهوم مقرراتزدایی از بخش مالی استفاده شد.
مقرراتزدایی پیشنهاد میکند که مقررات دولتی باید برداشته شوند زیرا بازار خود تنظیمکننده و خود اصلاحکننده است. اگر بازار به خودی خود کارآمد باشد، آنگاه مداخله و مقررات دولت ممکن است در واقع مضر باشد و رقابت را خفه کند. فرضیه بازار کارآمد نیز پیامدهایی برای حوزه اقتصاد رفتاری دارد. این فرضیه حاکی از آن است که سرمایهگذاران افرادی منطقی هستند که بر اساس اطلاعات موجود اقدام به خرید و فروش سهام میکنند؛
بنابراین، بهجای اقتصاد رفتاری، به نظریه اقتصادی سنتی اعتبار میدهد. تصمیمات البته، تنها مقدار معینی از اطلاعات در هر زمان معین برای هر فرد در دسترس است و بنابراین تصمیمات با محدودیتهایی (عقلانیت محدود) محدود میشوند.
با این حال، به طور مستقیم، فرضیه بازار کارآمد پیامدهایی برای سرمایه گذاران و تحلیلگران دارد. این فرضیه با پیشنهاد اینکه پیشبینی بازده سهام بر اساس چیزی بیش از حدس و گمان نیست، فضای کمی برای تحلیل بنیادی یا فنی باقی میگذارد. فرضیه بازار کارآمد با استراتژیهای معاملاتی فنی مخالفت میکند و در عوض پیشنهاد میکند که مردم باید پول خود را در بازارهای با ریسک پایینتر، مانند پرتفویهای کمهزینه، سرمایهگذاری کنند.
سخن پایانی
فرضیه بازار کارآمد نشان میدهد که بازار غیر قابل رقابت است؛ زیرا قیمت سهام از قبل حاوی تمام اطلاعات مربوطه است. این فرضیه در ذهن سرمایهگذاران تضاد ایجاد کرد. آنها شروع کردند به این باور که نمی توانند بازار را شکست دهند زیرا قابل پیشبینی نیست و قیمتهای آینده به اخبار امروز بستگی دارد، نه روندها یا عملکردهای گذشته شرکت. با این حال، بسیاری از اقتصاددانان این نظریه را مورد انتقاد قرار دادند.
سوالات متداول درباره فرضیه بازار کارا
-
اولین بار فرضیه بازار کارآمد چه زمانی پدیدار شد؟
در هسته فرضیه بازار کارا این تئوری وجود دارد که به طور کلی، حتی معاملهگران حرفهای نیز نمیتوانند در درازمدت با تحلیلهای بنیادی یا تکنیکی بازار را شکست دهند. این ایده ریشه در قرن نوزدهم و نظریه سهام «راه رفتن تصادفی» دارد. این نظریه به عنوان یک عنوان خاص گاهی به مقاله یوجین فاما در سال 1970 «بازارهای سرمایه کارآمد: مروری بر نظریه و کار تجربی» نسبت داده میشود.
-
چگونه از فرضیه بازار کارآمد در دنیای واقعی استفاده میشود؟
سرمایهگذارانی که از فرضیه بازار کارا در دنیای واقعی خود استفاده میکنند، احتمالاً نسبت به سرمایهگذارانی که از تحلیل بنیادی یا تکنیکی استفاده میکنند، تصمیمات کمتری میگیرند. آنها به احتمال زیاد به سادگی در محصولات بازار گسترده و کل وجوه بازار سرمایهگذاری میکنند.