همانطور که میدانید اگر اقتصاد شکوفایی داشته باشیم، نرخ بیکاری نیز به نسبت آن پایینتر آمده و دستمزدها افزایش پیدا میکنند؛ هرچه جی دی پی بالا باشد، توسط بنگاههای اقتصادی، نیروی کار بیشتری استخدام میشود تا با تولیدات بیشتر، بتوانند به تقاضای در حال رشد اقتصاد، پاسخگو باشند. همانطور که اشاره شد، جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی یک شاخص مهم در مباحث اقتصادی است، چون با استفاده از آن، مشخص میشود که در طول یک بازهٔ زمانی مشخص، کارآفرینان و مردم یک کشور چقدر خدمات یا محصول ارائه دادهاند و از عرضه این محصولات و خدمات چقدر ارزآوری داشتهاند. توجه به جی دی پی، از سوی سرمایهگذاران بیشتر از افراد دیگر است؛ چون هر تغیری در این شاخص، چه افزایش و چه کاهش، میتواند در بازار سهام، تأثیر غیر قابل چشمپوشی داشته باشد. حال که با پاسخ سؤال جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی چیست، بهطورکلی آشنا شدید، در ادامه این مقاله از وبلاگ وانیکس میخواهیم تعاریف جزئیتر این اصطلاح را برای شما بیان کرده و تمام موارد مرتبط به آن را بررسی نماییم. اگر به حوزه سرمایهگذاری علاقهمند بوده و میخواهید از این راه به درآمد برسید، باید با جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی آشنا بوده و از آن برای برنامهریزیهای مدیریتی خود استفاده نمایید. از شما دعوت میکنم برای درک بهتر موضوع، تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
تعریف جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی
در موارد فوق، به چیستی جی دی پی اشاره کردیم، اما اجازه دهید این اصطلاح را کمی تخصصیتر بررسی کرده و تعریف جزئیتر آن را بیان نماییم. عبارت Gross Domestic Producهمان جی دی پی بوده و به معنی تولید ناخالص داخلی است. در حقیقت GDP، در طی یک بازه زمانی که معمولاً یک سال است، کل ارزش پولی تمام کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در یک کشور را نشان میدهد. منظور از کالای نهایی در تعریف بالا، آن دسته از کالاهایی است که مستقیماً توسط مشتری خریده شده و به مصرف میرسند. به عبارت دیگر کالایی نهایی در نقطه مقابل کالای واسطه قرار دارد؛ کالاهای واسطه آن دسته از محصولاتی هستند که نیمهتمام بوده و با انجام فرایندهایی به کالایی نهایی تبدیل میشوند. برای درک بهتر این موضوع مثالی را در ادامه، آوردهایم: به عنوان نمونه چوبی که توسط نجار خریداری میشود، کالای واسطه است؛ نجار این چوبهای خریداری شده را با انجام فرایندهایی به صندلی، مبل و یا … تبدیل میکند که این موارد به عنوان محصول نهایی به مشتری فروخته میشوند.
با این تعاریف، تولید ناخالص داخلی، بهعنوان رایجترین شاخص برای اندازهگیری اقدامات اقتصادی به شمار میرود. این شاخص اولینبار در اواخر قرن ۱۸ میلادی به کار گرفته شد؛ اما مفهوم امروزی آن توسط، سایمون کوزنتس اقتصاددان آمریکایی در سال ۱۹۳۴ به وجود آمد و در سال ۱۹۴۴ بهعنوان معیار اصلی برای بررسی اقتصاد کشورها در مجمع برتونوودز برگزیده شد. در «تولید ناخالص داخلی»، عبارت «داخلی»، رساننده این مفهوم است که در جی دی پی، محدوده مشمول محاسبه کالاها، به صورت جغرافیایی تعیین میشود. توجه کنید، محاسبات انجام گرفته برای جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی، کالاهای تولید شده در درون یک کشور است نه کالایی که در خارج از مرزهایی یک کشور تولید میشود. این نکته نیز قابل ذکر است که در این محاسبات به ملیت شخص تولیدکننده توجهی نمیکنند؛ مثلاً اینکه اصلاً مهم نیست که یک شخص با ملیت افغانستان، دست به تولید در داخل ایران میزند و کالای تولید شده توسط این شخص نیز در شاخص جی دی پی تأثیر خواهد گذاشت؛ اما اگر کالای نهایی در خارج از کشور تولید شده و به ایران وارد شود دیگر آن را در محاسبات جی دی پی مدنظر قرار نمیدهند.
در محاسبه جی دی پی چه مواردی لحاظ نمی شوند؟
در بخش فوق، تعریف کاملی از جی دی پی را ارائه دادیم، اما به این نکته اشاره نکردیم که در محاسبه این شاخص چه مواردی در نظر گرفته نمیشود. به دلیل اهمیتی که این موضوع دارد، در این قسمت، لیستی از مواردی که در محاسبه جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی منظور نمیشوند را آوردهایم.
- فعالیتهایی که به آنها دستمزدی تعلق نمیگیرد؛ مثل کارهای داوطلبانه.
- آن دسته از کالاهایی که به منظور فروش در بازار تولید نمیشوند.
- مبادله خدمات و کالا بدون مبادله پول (تهاتر).
- بازار زیرزمینی یا سیاه.
- فعالیتهای غیرقانونی.
- پرداختهای انتقالی.
- فروش کالاهای که یکبار استفاده شده و دستدوماند. برای این نوع کالاها، مقدار جی دی پی، یکبار و در زمان تولید اولیه، مورد محاسبه قرار گرفته است.
- خدمات و کالاهای واسطهای که برای تولید کالاها و خدمات نهایی مورداستفاده قرار میگیرند.
- داراییهای سرمایهای. بهعنوان نمونه، وقتی شخصی اقدام به خرید اوراق قرضه و سهام میکند، مثل موقعی است که اقدام به پرداخت پیشقسط وام خود میکند؛ بنابراین خرید این نوع اوراق جزو کالا یا خدمات نهایی خریداری شده قرار نمیگیردند.
اگر یادتان باشد در تعریف جی دی پی اشاره کردیم که این شاخص برای کالایی نهایی خریداری شده محاسبه میشود بنابراین، در محاسبه جی دی پی این مورد نیز لحاظ نمیشود.
نحوه محاسبه تولید ناخالص داخلی
در مطالب بالا، بهدفعات زیاد واژه “محاسبه جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی ” را به کار بردهایم؛ اما شاید برای شما سؤال پیش بیاید که این شاخص چگونه محاسبه میشود؟ با چه روشهایی؟ در این بخش از مقاله میخواهیم به این سؤالات پاسخ دهیم؛ پس همچنان همراه ما باشید.
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به طور معمول ۳ راه به صورت زیر وجود دارد که هر کدام از آنها را جداگانه مورد بحث قرار دادهایم.
- محاسبه از طریق تولیدات
- محاسبه از طریق مخارج
- محاسبه از طریق درآمد
قابل ذکر است که نتایج به دست آمده از هر سه روش بالا، باید باهم برابر باشند، در غیر این صورت یعنی در محاسبه جی دی پی دچار اشتباه شدهایم. حال به نحوه محاسبه تولید ناخالص داخلی در هرکدام از این روشها میپردازیم:
روش تولیدات یا ارزش افزوده
در این روش، برای محاسبه جی دی پی، تولیدات (ستاندههای) به وجود آمده از فعالیت قسمتهای مختلف اقتصادی، باهم جمع میشوند. اغلب کشورهایی که از این روش برای به دست آوردن جی دی پی استفاده میکنند، ارزشافزوده با ابزارهای مختلفی مثل: شاخصهای اندازهگیری فیزیکی، شاخص تولیدات صنعتی (IIP)، آمار فروش برای تخمین ارزشافزوده در محصولات، استنتاج میشود.
با اینکه از سال ۱۹۷۹ میلادی، بیشتر کشورها برای محاسبه جیدیپی، از روش جمعآوری «ستاندهها» (Outputs) استفاده میکنند، اما همچنان دشواری جدا کردن و تمایز کالاهای واسطه با کالاهای نهایی، از معایب و نقصهای این روش به حساب میآید.
به خاطر همین موضوع، برخی کشورها مثل ژاپن و آمریکا، روشهای دیگری را برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به روش تولید ترجیح دادهاند که از جمله این روشها میتوان به روش مخارج و روش درآمدی اشاره کرد که در ادامه، توضیحات مربوط به هرکدام را آوردهایم.
روش درآمدی
در این روش، بهطورکلی، تولید ناخالص داخلی، از فروش کالاها و خدمات توسط بنگاههای تولیدی و جمع در آمد حاصل از فروش این کالاها و خدمات به دست میآید. در این شیوه برای محاسبه جیدیپی، به جمعآوری داده از دریافتیها و سرشماریهای اشتغال میپردازند تا از این طریق حقوق و دستمزد هر بخش صنعتی را مورد محاسبه قرار دهند.
در این شیوه نیز معایبی وجود دارد که محاسبه را سخت میکند؛ مثلاً اینکه در اقتصاد، بخشهایی وجود دارند که محاسبه پرداختیهای آنها سخت است. به همین دلیل کشورهایی مثل استرالیا و کانادا، بهمنظور به دست آوردن جی دی پی از نوع دیگر این روش بهره میگیرند که روش درآمدی با شیوه برآورد الگو (Trend Extrapolation) نام دارد.
روش مخارج
در دنیای کنونی، استفاده از دو روش ذکر شده در بالا همچنان متداول است؛ اما روش دیگری نیز برای به دست آوردن تولید ناخالص داخلی وجود دارد که پرکاربردترین روش شناخته میشود. این روش همان محاسبه جی دی پی از طریق روش مخارج است.
در این روش پیشنهاد میشود که میزان مصرف دولت، خانوار، مؤسسههای مالی و مؤسسههای غیرانتفاعی را در نظر گرفته و میزان رقم صادرات خالص کشور را نیز به آن بیفزایید تا مقدار جی دی پی حاصل شود.
نحوه گزارش جی دی پی
بعد از اینکه مقدار جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی محاسبه گردید، نیاز است به شیوههای درستی گزارش شود که در ادامه بحث، به این موضوع پرداختهایم. گزارش تولید ناخالص ملی به دو صورت اسمی و حقیقی انجام میگیرد. تولید ناخالص داخلی اسمی، در واقع نشانگر ارزش بازاری خدمات و کالاهایی است که در اقتصاد تولید میشود؛ حال آنکه تولید ناخالص داخلی حقیقی نیز همان تولید ناخالص داخلی اسمی است،.
تنها تفاوت این دو روش این است که در گزارش حقیقی، تغییرات به وجود آمده در قیمتها هم در نظر گرفته میشود. در اغلب مواقع، ارزش واقعی اقتصاد یک کشور، توسط جی دی پی حقیقی دقیقتر از جی دی پی اسمی سنجیده میشود.
در ادامه هرکدام از گزارشها را بهصورت مفصل توضیح دادهایم.
جی دی پی اسمی (Nominal GDP)
جی دی پی اسمی که گاهی اوقات به نام جی دی پی جاری نیز شناخته میشود، نشاندهنده ارزش تولیدات و یا ستانده (output)های ما است بدون اینکه از نرخ تورم تأثیر پذیرفته باشد.
اکثر مردم میخواهند که از تولیدات و خدمات یک کشور آگاهی داشته و بدانند که این خدمات و کالاها در کدام حالات دچار افرایش یا کاهش میشوند. همانطور که مشخص است برای این کار نیاز دارند که تولید ناخالص داخلی را در دورههای متفاوت باهم مقایسه کنند تا از کاهشها و افزایشها و عوامل تأثیرگذار بر آنها آشنا شوند.
در جی دی پی اسمی یا جاری، فقط قیمتهای فعلی مورد محاسبه قرار میگیرد و روشن است که بدون در نظر گرفتن نرخ تورم، مقایسه جی دی پی در دو دوره زمانی ممکن نخواهد بود. چون اگر تورم باشد، رشد اقتصادی توسط این نوع جی دی پی بیشتر از مقدار واقعی آن نشان داده میشود.
برای به دست آوردن جی دی پی با قیمتهای ثابت میتوان از شاخص تورمزداییGDP Price Deflator) ) یا همان تعدیلکننده قیمتی (Deflator) استفاده کرد.
جی دی پی حقیقی (Real GDP)
جی دی پی حقیقی، ارزش تولیدات سال مدنظر را با قیمتهای سال پایه (Base Year) نشان میدهد. منظور از سال پایه، آن سالی است که برای محاسبه جی دی پی و مقایسه آن با سالهای دیگر، از قیمتهای آن استفاده میشود. با استفاده از این روش، تأثیرات مثبت و منفی تورم بر شاخص تولید ناخالص داخلی، حذف خواهد شد. پس جی دی پی حقیقی، بیانگر ارزش ستاندههای اقتصادی ماست بدون اعمال تغییرات قیمتی.
با استفاده از جی دی پی حقیقی میتوان دریافت که تغییرات به وجود آمده در تولید ناخالص داخلی به چه علت است؟ به علت افزایش ارزش تولیدات یا بهخاطر افزایش قیمتها. همچنین از این جی دی پی برای محاسبه رشد تولید ناخالص داخلی نیز استفاده میشود.
سخن پایانی با وانیکس
در این مقاله از وبلاگ وانیکس به بررسی پاسخ سوال جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی چیست پرداخته و تمام موضوعات مهم و مرتبط به آن از جمله تاریخچه، تعریف کلی و انواع آن را مورد بحث قرار دادیم. همانگونه که اشاره شد، جی دی پی یک شاخص است که با استفاده از آن میتوان سطح رفاه مردم را نیز مورد سنجش قرار داد. امیدواریم خواندن این مقاله برای شما مفید واقع شده و نقش مؤثری در افزایش اطلاعات شما ایفا کند. اگر سؤال یا نظری داشتید مشاوران ما در مجموعه وانیکس، همه اوقات آماده جوابگویی به شما عزیزان هستند.