یعنی اگر اقتصاد با قدرت، سیاست و جغرافیا ترکیب شود، اقتصاد ژئوپلیتیک شکل میگیرد. در این صورت ژئواکونومی به عنوان یک بخش از این نوع اقتصاد، زیر مجموعه جغرافیای سیاسی خواهد بود.
ژئوپلیتیک و اقتصاد
در سالیان گذشته، واژه ژئوپلیتیک تعاریف گوناگونی داشت، اما در دانشنامه روابط بینالمللی و سیاست جهان منظور از این کلمه، بررسی عوامل جغرافیایی و تاثیر آن بر رفتار هر دولت خواهد بود. به بیان سادهتر مفهوم این جمله این است که موقعیت مکانی، اقلیمی، منابع طبیعی و جمعیت چگونه بر سیاستهای خارجی دولت و موقعیت اقتصاد آن تاثیر میگذارد.در واقع اقتصاد ژئوپلیتیک به بررسی اهمیت توافقهای تجارت آزاد میپردازد، این توافق یک ابزار سیاستی است که از طریق آن کشورهای پیشرفته به دنبال دسترسی به بازارهای بینالمللی برای رشد اقتصاد خود هستند. این اقتصاد همچنین به قراردادهای آزاد از دیدگاه سیاستهای توسعهای نگاه میکند و سهم مهمی از روابط اقتصادی را در
موسسات آموزشی و پژوهشی در حوزه اقتصاد ژئوپلیتیک با تحقیقات در مورد تجزیه و تحلیل اقتصاد ملی، رابطه بین آنها با اقتصاد جهانی و مدیریت سیاسی را مورد بررسی قرار میدهند. این موسسات به عنوان یک مرجع علمی به تحلیل سیاستهای جایگزین برای مدیریت روابط اقتصادی دولتها و ارتقای توسعه انسانی در اقتصاد امروزی میپردازند. طبق گزارشها علم اقتصاد و مبحث ژئوپلیتیک هیچ زمانی از هم جدا نبودند. این گزارشها عنوان میکنند که قوانین حاکم بر اقتصاد، روابط بینالمللی را شکل دادهاند، برای مثال رقابت کشور چین با ایالات متحده در این حوزه یا در هر زمینه دیگر، مُهر پایانی برای این روابط محسوب میشود.
اقتصاددانان، اقتصاد لیبرالی را بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آوردند، اما این اقتصاد بر پایه یک برنامه توسط تصمیمگیرندههای سیاست خارجی شکل گرفته بود. به عبارت دیگر سیاستمداران آمریکایی بعد از جنگ جهانی تصمیم داشتند یک محیط با هدف اقتصاد ژئوپلیتیک به وجود آورند، اما این روابط بینالمللی در گذشته توسط قوانین اقتصادی پیشنهاد میشد.اصولی که سیاستهای آن اقتصاد را مشخص میکرد یک اصول تماما اقتصادی بود. در واقع با تمام شدن جنگ سرد، اقتصاد در صدر مهمترین امور کشورها قرار گرفت، تا مدتها وزرای اقتصاد و روسای بانکهای مرکزی یک کشور این ذهنیت را داشتند که آنها کل دنیا را اداره میکنند اما این ذهنیت ادامه پیدا نکرد.
اقتصاد ژئوپلیتیک زیر مجموعه رشته علوم انسانی است و امروزه اکثر کشورها به آن توجه دارند. بین اقتصاد و ژئوپلیتیک یک رابطه وجود دارد و پژوهشگران به بررسی این رابطه پرداختهاند، این پژوهشها در حال کشف رابطه بین مولفههای ژئوپلیتیکی مانند جنگ، امنیت، بحران، کنترل منابع به عنوان متغیرهای مستقل و مولفههای اقتصادی مانند انرژی و سرمایهگذاری خارجی به عنوان متغیرهای وابسته هستند. این پژوهشها به این شکل است که مجموعهای از اطلاعات با کمک کتابخانهها، اسناد و طراحی پرسشنامهها گردآوری میشود. یافتهها نشان میدهند که میان مولفههای ژئوپلیتیکی و اقتصاد یک رابطه وجود دارد و مولفههای ژئوپلیتیکی بر مولفههای اقتصادی تاثیر گذاشته است.
انرژی و ژئوپلیتیک
انرژی یک موضوع اقتصادی و سیاسی است. این موضوع از یک سو در مورد منابع انرژی، عملکرد بازارها، تعیین قیمتها، تبادل انرژی و توسعه اقتصادی سخن میگوید، اما از طرف دیگر امنیت انرژی را ژئوپلیتیک و روابط بینالمللی حفظ میکند. این تحقیقات میزان دسترسی به انرژی، سطوح مختلف مصرف و سیاستهای انرژی را مورد ارزیابی قرار میدهد. با این توصیفات اثبات میکند که نظم روابط در اقتصاد، این بازار را کنترل میکند. این چارچوبها روابط بین اقتصاد و سیاست بینالمللی را به شکلی خاص در بین دولتها تحلیل میکند. تحلیلهای اقتصادی مانند اقتصاد سیاسی و روابط بینالمللی یک مفهوم پایهای برای این موضوع است؛ زیرا در راستای بیان این موضوعها پرسشهایی مطرح میشود که تاثیرپذیری بر آنها را به شکلی منطقی پاسخ میدهد.
ژئوپلیتیک و تأثیر آن بر اقتصاد جهانی
جهانشهرها مانند یک پدیده، بر روابط سیاسی و اقتصاد ژئوپلیتیک جهانی در سطوح ملی، منطقهای و فرامنطقهای اثر میگذارند. این فضای رقابتی توسط اقتصاد بر پایه بازار آزاد، جریانات سرمایه و کالا، دیپلماسی شهری و روابط بینالمللی تحقق پیدا میکند، این رقابت شبکهای از سلسله مراتب این جهانشهرها را به وجود خواهد آورد.
هدف این پژوهشها بررسی روابط و تاثیرات ژئوپلیتیک و تحولات آن مانند رفع محرومیتها و افزایش سطح رفاه اجتماعی در روابط سیاسی و دیپلماتیک با دیگر جهانشهرها است. این تحقیقات بر این اساس انجام میشود که مفهوم تاریخی، توصیفی و تحلیلی سه معیار برای ژئوپلیتیک جهانی، رقابت اقتصادی و دیپلماسی شهری میباشند.
پژوهشها نشان میدهند که جهانشهرهای واقع در خاورمیانه مانند استانبول، ابوظبی، قاهره، دبی و ریاض در رقابت با دیگر جهانشهرهای قدرتمند توانستهاند تا حدودی به جایگاهی مناسب در سلسله مراتب جهانشهرهای دست پیدا کنند.
عوامل ژئوپلیتیک در اقتصادی
امروزه اکثر کشورهای دنیا سعی دارند تا با بهرهگیری از ژئوپلیتیک به تصمیمهای مناسبی در راستای منافع ملی خود دست پیدا کنند. برای مثال منطقه خلیج فارس و کشورهای اطراف آن یکی از نواحی حساس در دنیا بوده که به علت نوع منطقه، ژئواکونومیک، ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی از اهمیت بالایی برخوردار است.
پژوهشها به این صورت است که گردآوری اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کتابخانه، بررسی اسنادی و تحقیقات میدانی انجام میشود. این تحقیقات با بهرهگیری از روشهای توصیفی و تحلیلی تلاش میکند تا عوامل این اقتصاد را شناسایی کرده و نسبت به تعیین عوامل موثر بر آن در بسترهای فرصتآفرین، تهدیدزا و نقاط قوت و ضعف اقدام شود.
در همین رابطه پرسش نامههایی بین ۴۰ نفر توزیع شد و با استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل آمار، به جمع بندی پاسخها پرداخته شد. در نهایت ۲۶ عامل استخراج شد و وجود ذخایر نفت و گاز در کشورهای پیرامون خلیج فارس به عنوان مهمترین عوامل ژئوپلیتیک اقتصاد در این منطقه معرفی شد.
کلام پایانی
امروزه گسترش و توسعه شهرنشینی و افزایش اهمیت آنها در عرصههای مختلف، زمینهساز توجه بیشتر و تلاش برای کنترل انواع فضاها در آن شهرها شده است. گسترش و تنوع این مسائل و آشکار شدن نقش سیاست در اداره شهرها سبب توجه به جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک آن و همچنین شکلگیری شاخهای جدید از ژئوپلیتیک شده است.
با وجود این که ژئواکونومی یک شاخه از اقتصاد ژئوپلیتیک است تفاوتهایی نیز با آن دارد، در این اقتصاد موارد متعددی نقش دارند که این رویکرد را پیچیدهتر میکند. گزینههای استفاده شده در ژئواکونومی علاوه بر تنوع، معمولا از جنس جنگ نرم بوده که این گزینهها نظام بینالمللی را پیچیده میکند.
در سیاستهای داخلی و اداره امور کشور این رویکرد، زیرساختها را تقویت کرده و به اقتصاد ژئوپلیتیک آن کشور کمک شایانی میکند. این عامل رفتار و جایگاه یک کشور در نظام ژئوپلیتیکی را تغییر داده و در راستای منافع ملی حرکت میکند.
شرکت تجاری وانیکس با استفاده از افرادی خبره در حوزه واردات کالا از مبدا چین و امارات متحده عربی آماده ارائه خدمات به شما مشتاقان عزیز در زمینههای گفته شده است. شما جهت سرمایهگذاری و واردات هر نوع کالا، با متخصصان و کارشناسان این مجموعه در تماس باشید.